آخرین شعری که گفتم
باز یادم با تو بود
من که غرق خویش بودم
نمی دانم چه کس آنرا سرود
در خیالم می سرودم از تو باز
می گشودم پرده های رمز و راز
می زدم بر سیم سازم پنجه ای
می ساختم آهنگ و شعر تازه ای
چون که شعرم
رو به پایان می رسید
پنجه هایم روی سازم می دوید
باز نغمه
نغمه چنگ تو بود
گوش کردم
آهنگ ، آهنگ تو بود
ساز می زد ، شعر می امد
ولی بی اختیار
دفترم افتاده از دستم ، کنار
این ترانه
خاطراتت زنده کرد
عطر تو پیچید در جانم
مرا دیوانه کرد
یک نفر من را
ز شعرم رانده بود
گوئیا یک قصه
از بی مهریت جا مانده بود
آخرین شعرم همه یاد تو بود
من که غرق خویش بودم
نمی دانم چه کس آنرا سرود
بسیار زیبا بود.
شعر از کی هست؟
مرسی .نمی دونم
اول شدنم رو جشن می گیرم!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
عالی بود مثل همیشه
33247 رمز مطلب جدیدمه
قشنگ بود عزیز
پایان بندی زیبایی داشت..............اما بعضی جاها وزن بهم می ریخت.................زیبا بود..............مرسی............
سلام
شعر از اقای امیر حسین امیریان است . کار ایشان شعرکهن است . چاپ 80