پاسخ کوچه

کــوچـــه

سروده "هما میرافشار"

)
پاسخی به اثر فریدون مشیری)

بی تو طوفان زده دشت جنونم
صید افتاده به خونم
تو چه‌سان می‌گذری غافل از اندوه درونم؟

بی من از کوچه گذر کردی و رفتی
بی من از شهر سفر کردی و رفتی
قطره‌ای اشک درخشید به چشمان سیاهم

تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم
تو ندیدی ...
نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی

چون در خانه ببستم،
دگر از پا نشستم
گوئیا زلزله آمد،
گوئیا خانه فروریخت سر من

بی تو من در همه شهر غریبم
بی تو، کس نشنود از این دل بشکسته صدائی
بر نخیزد دگر از مرغک پر بسته نوائی

تو همه بود و نبودی
تو همه شعر و سرودی

چه گریزی ز بر من
که ز کوی‌ات نگریزم
گر بمیرم ز غم دل
به تو هرگز نستیزم

من و یک لحظه جدایی؟!
نتوانم، نتوانم
بی تو من زنده نمانم

نظرات 3 + ارسال نظر
حسین زارع شنبه 30 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:11 ق.ظ http://hoseinzare24.blogsky.com

مرا غیر از تو دلداری نباشد

به جز دریا مرا یاری نباشد

چنان با خمر چشمان تو مستم

که غیر از این مرا کاری نباشد

حسین زارع دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:11 ب.ظ http://hoseinzare24.blogsky.com

سلام
آرزو دارم برایت ماه را

روشنی راه را

هرچه با آن میتوان پرواز کرد

قفل زندان زمین را باز کرد
به ما هم سر بزنید
پوسیده شدیم از بی کسی

حسین جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:04 ب.ظ http://hoseinzare24blogsky.com

سلام دوست عزیز مطلب جدید گذاشتم سر بزنید نظر بدید دور دور سر میزنید راستی مطلب زیبا وجالبی دارین موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد