خونه تکونی

دیگه داریم به عید نزدیک میشیم.همه مشغول خونه تکونی هستن و حسابی سرشون شلوغه باید از فرصت استفاده کنیم تا به قلبامون هم یه تکونی بدیم.بدیها و کدورتها رو دور بریزیم البته هواسمون باشه یاد و خاطرات دوستامون و اشتباهی بیرون نریزیم. خلاصه امیدوارم سال جدید سال خیلی خوبی برای همه باشه.

...

شعری از "یاکاموکی" از کتاب گزینه ای از شاعران بزرگ جهان از ترجمه های "احمد شاملو"


تنها زمانی کوتاه در کنار یکدیگر بودیم

و پنداشتیم که عشق هزاران سال می باید...



سهراب سپهری

قسمتی از شعر "سوره ی تماشا" از مجموعه هشت کتاب "سهراب سپهری"


هر که در حافظه ی چوب ببیند باغی

صورتش در وزش بیشه ی شور ابدی خواهد ماند
هر که با مرغ هوا دوست شود خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود
آنکه نور از سر انگشت جهان برچیند
میگشاید گره ی پنجره را با آه...




بوسیدن آینه

بوسیدن آینه

در تورنتو کانادا یه دانشگاه بود . تازگی ها مد شده بود دخترها وقتی می رفتن تو دستشویی ، بعد از آرایش کردن آیینه رو می بوسیدن تا جای رژ لبشون روی آینه دستشویی بمونه . مستخدم بیچاره از بس جای رژ لب پاک کرده بود خسته شده بود. موضوع رو با رییس دانشگاه در میون می ذاره . فرداش رییس دانشگاه تمام دخترها رو جمع می کنه جلوی در دستشویی و می گه :

کسانیکه که این کار رو می کنن خیلی برای مستخدم ایجاد زحمت می کنن . حالا برای اینکه شما ببینین پاک کردن جای رژ لب چقدر سخته ، یه بار جلوتون پاک می کنه
مستخدم با آرامش کامل رفت دستمال رو فرو کرد تو توالت ، بعد که دستمال خیس شد ، شروع کرد به پاک کردن آینه از اون به بعد دیگه هیچکس آیینه ها رو نبوسید