فریدون مشیری


من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست

کنج هر دیوارش بنشینند آرام

گل بگو ، گل بشنو

هر کسی می خواهد

وارد خانه پر عشق و صفا گردد

یک سبد بوی گل سرخ

به من هدیه کند

شرط وارد گشتن

شست و شوی دلهاست

شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست

بر درش برگ گلی می کوبم

روی ْآن با قلم سبز بهار

مینویسم ای یار

خانه ی ما اینجاست

تا که سهراب نپرسد دیگر

خانه دوست کجاست


فریدون مشیری




در پهنه دشت رهنوردی پیداست

وندر پی آن قافله گردی پیداست

فریاد زدم :دوباره دیداری هست؟

در چشم ستاره اشک سردی پیداست...



فریدون مشیری

نظرات 8 + ارسال نظر
مجتبی چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ب.ظ http://motavald-mehr.blogsky.com

شعر اولی خیلی زیبا بود.

فقط کاش میشد. اینروزا دوست خوب هم کم شده... نمی دونم شاید خودم خوب نیستم!

EL2RA2 چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:43 ب.ظ

خانه ی دوست همین جاست . . .
شاید
لای شمعدانی ها . . .
یا در آن شب بو ها . . .

مجتبی چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:44 ب.ظ http://motavald-mehr.blogsky.com

خوشگل شده وبلاگت.
مبارکه خونه جدید

مرسی. لطف دارین شما

خاطرات یک آتش نشان چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:00 ب.ظ

سلام
پست جالب ایجاد کردین
زیباست
-------
ممنونم که دفتر خاطراتم رو برگ میزنین
آبتین

اقا تلخه چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:46 ب.ظ http://atretalkh.blogfa.com

سلام مرسی که به ما سر زدی

وبتم خیلی قشنگه

سید چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:23 ب.ظ http://jomlee.blogsky.com

به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
واژه ای در قفس است
حرفهایم مثل یک تکه چمن روشن بود
من به آنان گفتم آفتابی لب درگاه شماست که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد
...........
سلام ستاره خانوم، کم کم داره از وبلاگتون خوشم میاد
اگه ایمیل بزنید خیلی خوشحال میشم
مرسی

حسین پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:46 ق.ظ http://1w1p.blogsky.com

خیلی زیبا بود
منظور از ستاره در این شعر پایینی تو که نبودی احیانا؟
-
منظورش از آرام که میدونم وبلاگ من بود.

شاید

این جملات خواندنش خوشکله حالا اگه ع شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:58 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد